5 ملاحظات برتر نوسازی شبکه با هوش مصنوعی
افزایش مدل رایانش ابری و پیشرفت روزافزون در پذیرش 5G، تحول دیجیتال را در تقریباً تمامی جنبههای زندگی ما تسریع کرده است.
برای همگام شدن با این تغییرات سریع، جای تعجب نیست که مراکز داده از طراحی و مقیاس گرفته تا نحوه تأمین انرژی، سازماندهی و مدیریت، دستخوش تغییرات اساسی شدهاند. ظهور مدل رایانش ابری بازار مراکز داده را نیز بازتعریف کرده و منجر به رشد و همچنین ادغام در این حوزه شده است. بازیگران اصلی در این صنعت مراکز داده بزرگتری را در مکانهایی که به نیازهای مشتریانشان پاسخ میدهد، میسازند و این امر مجموعهای از بهرهوریها را به ارمغان آورده است.
در همین حال، صنعت مخابرات همواره یک رویکرد بلندمدت را برای استقرار مراکز داده ترجیح داده است؛ رویکردی که با برنامهریزی دقیق و آزمایشهای پیش از استقرار همراه است تا دستیابی به پنج نُه (99.999%) دسترسی و عمر 10 ساله یا بیشتر برای مرکز داده تضمین شود.
راهاندازی 5G فشار بیسابقهای بر زیرساختهای مراکز داده در سراسر جهان وارد کرده است؛ با معرفی خدمات جدید، عمودیهای اینترنت اشیا و مرز هوشمند که این خدمات را به کار میگیرد. پیچیدگی روزافزون شبکه از ابتدا تا انتها، زمانبندیهای قدیمی برای استقرار را به چالش میکشد و در عین حال استانداردهای بالاتری برای عملکرد، بهرهوری و قابلیت اطمینان ایجاد میکند.
نوآوری در شبکه در عصر اتصال پایدار
بیایید برخی از روشهای نوآوری رهبران مراکز داده را برای پشتیبانی از نیازهای جدید اتصال بررسی کنیم.
1. هماهنگسازی اتصال: اگر رهبران مراکز داده قصد دارند از برنامههای حساس با تأخیر پشتیبانی کنند، اتصال باید یکپارچه باشد. ابزارهای نظارت و هماهنگسازی مراکز داده به طور فزایندهای انعطافپذیر، خودکار و مجازی شدهاند تا از زیرساختهای جدید مراکز داده پشتیبانی کنند. به عنوان مثال، ارائهدهندگان محتوای اینترنتی (ICP) اکنون به اهمیت استقرار، مدیریت و بهینهسازی جامع پی بردهاند تا از سرعت دادهها اطمینان حاصل کنند، پایداری را حفظ کنند و مشکلات را پیش از بروز شناسایی کنند.
2. پشتیبانی از دستگاهها و اتصالات جدید: برای تحقق پتانسیل کامل اینترنت اشیا (IoT)، اتصال بیشتر جهت تسریع انتقال و پردازش دادههای تولید شده ضروری است. برای مثال، خودروهای خودران و eHealth به تأخیری نزدیک به صفر نیاز دارند، زیرا هر نانوثانیه ممکن است تفاوتی حیاتی ایجاد کند. برای پشتیبانی از این نیازهای جدید، اپراتورها میتوانند از ابزارهایی بهره ببرند که یک بستر آزمایشی انعطافپذیر ایجاد کرده و آن را در مکانهای مختلف و اتصالات گسترش دهند.
3. استفاده از ابزارها برای شناسایی چالشها و فرصتها (آزمایش و بهینهسازی): در راهحلهای لبه با تأخیر کم، زمان برای اتلاف وجود ندارد. همانطور که خدمات بیشتری به صورت آنلاین ارائه میشود، انتظارات پیرامون عملکرد و دسترسی نیز افزایش مییابد. آزمایش و اندازهگیری نقش مهمی در حفظ عملکرد بیوقفه IoT دارد.
4. پایداری در شبکهها و استفاده از ابزارهای تست برای بهبود کارایی و کاهش ردپای کربنی: با اینکه رشد مراکز داده افزایش یافته است، اما رشد مصرف برق در حال تثبیت است. امروزه ابزارهای قدرتمندی وجود دارد که رهبران زیرساختهای دیجیتال میتوانند برای مقابله با هزینههای انرژی استفاده کنند.
5. کار با دوقلوهای دیجیتال و هوش مصنوعی در شبکه: نسخه بعدی هوشمندی شبکه و تست حول دوقلوهای دیجیتال و راهکارهای هوش مصنوعی خواهد بود.
آخرین پژوهش گارتنر نشان میدهد که بازار دیجیتال تویین (Digital Twin) در سال ۲۰۲۶ مرحلهٔ پذیرش انبوه را پشت سر خواهد گذاشت و تا سال ۲۰۳۱ به درآمدی معادل ۱۸۳ میلیارد دلار خواهد رسید؛ در این میان، دیجیتال تویینهای مرکب (Composite Digital Twins) بیشترین فرصت رشد را به خود اختصاص میدهند. برای حفظ رقابت، رهبران محصول باید اکوسیستمها و کتابخانههای عملکردهای از پیشساخته شده و الگوهای بازارهای عمودی را توسعه دهند.
میتوانید از اطلاعات، علوم داده و سیستمهای پیشرفته برای راهاندازی دیجیتال تویینهای مدیریت زنجیره تأمین، فرآیندهای کارخانه و مدیریت موجودی بهره ببرید. همچنین، میتوان از دیجیتال تویینها برای انجام پیشرفتهترین تستهای شبکه در صنعت استفاده کرد. به عنوان مثال، دیجیتال تویین همراه با دادهها و برنامههای پشتیبان میتواند به شما کمک کند که استقرار برشهای شبکه را به صورت خودکار انجام داده و مدیریت، تضمین کیفیت شبکه و رفع اشکال را نیز امکانپذیر سازید.